دیکشنری
داستان آبیدیک
نقل کردنی
english
1
general
::
quotable, relatable
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نقل به مضمون
نقل بیان
نقل قول
نقل مکان
نقل مکان کردن
نقل و انتقال
نقل و انتقال به موجب وصیت
نقل و انتقال پول
نقل و انتقال جنگی
نقل و انتقال طبق وصیت
نقل و انتقال ملک
نقل و انتقالات دارایی های مالی
نقل وانتقال
نقل کردن
نقل کردن ـ نقل
نقل کردنی
نقل کننده
نقلا
نقلی
نقلیه
نقوش
نقی
نقیب
نقیص
نقیصه
نقیض
نقیضه
نگار
نگارخانه
نگارستان
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید